ناگفته های پرستاری به روایت زنان پرستار
بسیاری از پرستاران ازدواج نمی کنند؛ چراکه وضعیت کاری معمول و مناسبی ندارند و بسیاری از مادران پرستار شدیداً گرفتار ناهماهنگی های شغلیشان با رسیدگی به فرزندانشان می شوند.
پرستاری از آن دست شغل هایی است که تنها با عشق می توان در آن ماند و ادامه داد. گرچه ورود به این رشته در دانشگاه و پرستاری خواندن مانند دیگر رشته های تحصیلی است و آنچنان تفاوتی ندارد، اما اشتغال به آن و پرستار ماندن تنها به واسطه عشق و علاقه به این حرفه می تواند ادامه پیدا کند.
به گزارش مهرخانه، آنچه در ادامه می آید، مروری است بر برش هایی از واقعیت سختی های شغل پرستاری از زبان خود زنان پرستار و شکوه هایی که معمولاً ناگفته باقی مانده، در مقابل گلایه های همراهان بیماران و گاهی کم لطفی هایی که از طرف مراجعان به آنها می شود.
پرستاری؛ مشمول قانون مشاغل سخت و زیان آور
در سال ۹۰ قانون جدید مشاغل سخت و زیان آور از سوی مجلس شورای اسلامی و سپس شورای نگهبان به تصویب نهایی رسید و به سازمان تأمین اجتماعی برای اجرا ابلاغ شد. براساس این قانون داشتن سابقه کار ۲۵ سال متناوب و ۲۰ سال متوالی مبنای محاسبه بازنشستگی در مشاغل سخت ذکر شده است، ضمن اینکه در بازنشستگی از طریق این قانون زن و مرد بودن ملاک نیست و تنها سابقه فعالیت فرد مهم است. همچنین فردی که می خواهد از طریق استفاده از این قانون بازنشسته شود، شرط سنی ندارد و با داشتن شرایط موجود در هر سنی که قرار گیرد، مشمول بازنشستگی میشود. در این قانون پرستاران، کارگران معدن، کارکنان روی کشتی، راننده ماشین های سنگین به نوعی شامل مشاغل سخت و زیان آور می شوند.
در واقع اهم دلایلی که منجر به اضافه شدن شغل پرستاری به مجموعه مشاغل سخت و زیان آور شد، مسائلی چون کار شیفتی، حقوق و مزایای کم نسبت به حجم کار، همراهی با بیمار و فشارهای روحی، صدمات جسمی ناشی از کار در بیمارستان، فشار ناشی از اهمیت دقت و توجه در کار و دیده نشدن زحمات این شغل بود که در نهایت منجر به واکنش های قانونی در این زمینه شد. گرچه با این وجود باز هم، این قانون به راحتی خصوصاً در بیمارستان های دولتی اجرا نمی شود و به دلیل کمبود نیرو، بازنشستگی زودهنگام پرستاران به این سادگی ها ممکن نیست. ضمن آنکه همچنان سختی های این حرفه از چشم مردم و مراجعان بیمارستان ها مخفی مانده و نفسِ این شغل، به دلیل مواجهه با افراد بیمار و غمگین و هراسیده از بیماری همچنان باعث ایجاد توقعات زیادی از سوی مردم شده، بدون آنکه به شرایط پرستاران و وضعیت سختی حرفه آنها توجه شود.
روایت هایی از زبان زنان پرستار
راضیه ۴۱ ساله و پرستار بخش دیالیز یک بیمارستان دولتی است. متأهل است و یک فرزند دارد با ۱۸ سال سابقه کار در حرفه پرستاری. وی در رابطه با شغلش اینطور عنوان می کند: «پرستاری سرشار از استرس و تنش است و حقوقمان نسبت به سختی کار همخوانی ندارد. ما به دلیل کمبود نیرو بیشتر از ساعات رسمی کار مجبوریم کار کنیم و در واقع اضافه کاری اجباری داریم. که این کمبود نیرو در بیمارستان های دولتی بیشتر به چشم می آید. به صورت میانگین ۸۰ تا ۹۰ ساعت اضافه کار اجباری در ماه داریم و همین مسئله جسم و ذهنمان را به شدت فرسوده می کند.»
وی همچنین به یکی از مشکلات خاص بخش دیالیز اشاره می کند که وجود پرسنل تنها در ۲ شیفت صبح و عصر است و در صورتی که شب هنگام مریضی بد حال شود، یا مریض اورژانسی بیاید، با ما تماس می گیرند تا باز هم شب بیایم و بجز شیفت صبح یا عصر خودمان، شب هم در بیمارستان باشیم که در این حال دیگر توانی برای کار در روز بعد برایمان باقی نمی ماند. در واقع این موضوع که همیشه باید« on call» آماده و در انتظار باشیم، فشار وحشتناکی بر ما وارد می کند و شب ها هم آرامش نداریم. خستگی و ساعات کار زیاد همچنین احتمال خطای کار را بالا می برد که این نیز در کار ما خود فاجعه ای است.
این کارشناس پرستاری راهکار بهبود وضعیت پرستاران را جذب بیشتر نیروی کار در بیمارستان ها می داند و اضافه می کند: «جذب بیشتر پرستار، فشار کار و اضافه کاری اجباری را کم می کند. از طرفی سختی کار و حقوق و دستمزدهای پایین باعث می شود بسیاری از کسانی که وارد این حرفه می شوند، به سرعت خارج شوند و این موضوع فشار را روی ما که پرسنل رسمی هستیم، افزایش می دهد. همین فشار و استرس زیاد کار بر روح و جسم ماست که باعث می شود بیشتر مردم ما را به بداخلاقی بشناسند و از دست پرستاران دلخور باشند. در صورتی که ما هم زندگی شخصی و مشکلات خاص خودمان را داریم که با وجود داشتن چنین شغلی تشدید می شود.
وضعیت شغلی مان به کلی متفاوت از مشاغل دیگر است و نه در خانه آرامش مطلق داریم و نه مانند دیگر مشاغل از تعطیلات مرسوم کشور برخورداریم. این نحوه کار به شدت طاقت فرساست و بر زندگی خانوادگی و روابطمان با همسر و فرزند هم تأثیر منفی می گذارد؛ چراکه در خانه دیگر توان و حوصله ای برایمان باقی نمانده است. از طرف دیگر هر تعطیلاتی مانند عید، عاشورا و … باید بصورت شیفتی سرکار باشیم و عملاً به سختی می توانیم حتی مرخصی بگیریم. که همه اینها بخاطر کمبود نیرو است.»
بهاره پرستار دیگری است که برای مصاحبه در زمینه مشکلات شغلی به سراغش رفتیم. وی ۴۶ ساله و مجرد است. ۲۴ سال سابقه کار در مراکز درمانی دارد که ۹ سال آن را پرستار بوده است. خودش می گوید: اگر طبق قانون بازنشستگی مشاغل سخت عمل شود، باید سال دیگر که سابقه ام ۲۵ سال می شود، بازنشسته شوم گرچه با کمبود نیرویی که در حال حاضر وجود دارد، تقریباً این موضوع غیر ممکن است.
وی همچنین اضافه می کند: «پرستاری شغلی است که بیشترین شاغلان آن را زنان تشکیل می دهند و به لحاظ سختی و سنگینی کار اساساً با شغل های دیگر قابل مقایسه نیست. مثلاً معلمی هم شغل سختی است، اما تعطیلات تابستان و وضعیت نرمال کاریش باز هم آن را بسیار راحت تر از پرستاری می کند. در واقع به دلیل همین سختی و فشار کاری است که بسیاری از پرستاران ازدواج نمی کنند؛ چراکه وضعیت کاری معمول و مناسبی نداریم و بسیاری از مادران پرستار شدیداً گرفتار ناهماهنگی های شغلیشان با رسیدگی به فرزندانشان می شوند. برای مثال وقتی برای آلودگی هوا مدارس تعطیل می شوند، یک پرستار مادر مجبور است سرکارش برود و این تازه جدای سختی های کار شیفتی، آن هم در شیفت شب است.»
این پرستار همچنین به نکاتی جهت روشن تر شدن مشکلات این شغل اشاره می کند: «مشکل اول ما کمبود نیروی کار است. در شرایطی که بعضاً یک پرستار باید جوابگوی ۲۰ بیمار باشد، نمی توان از پرستاران توقع اخلاق خوش و توجه بالا داشت؛ چراکه مجبور است با الویت بندی سراغ بیماران برود. و خب چین پرستاری حتماً هم چیزهایی را فراموش می کند یا خطا دارد. اما در عین حال هم نمی توان مرتب برای همه دلیل مشکلات را توضیح داد. در صورتی که قاعدتاً باید هر ۲ مریض، یک پرستار داشته باشند تا او بتواند تمام انرژی خود را جهت بهبود بیماران و رسیدگی به آنها صرف کند. مشکل دوم کمبود بسیاری از مواد اولیه مانند سرنگ و الکل است که گرچه بسیار ساده به نظر می آیند، اما نگرانی مدام از کمبود آنها و سعی در صرفه جویی به دلیل آنکه می گویند کم و گران است، خود انرژی زیادی از پرستار در هنگام کار می گیرد.
مسئله بعدی پزشکان و ارتباط پرستاران با آنان است. در حالیکه در اکثر کشورهای توسعه یافته پزشک باید فقط در یک بیمارستان کار کند، پزشکان ما همزمان در چند بیمارستان هستند و همین موضوع باعث می شود که دسترسی بیمار و به دنبال آن پرستار در بیمارستان به پزشک به سختی صورت پذیرد. در این حالت ما برای چک کردن کوچک ترین مشکل بیمار و یا دستورالعملی با پزشک، باید ساعت ها به دنبال تماس و پیدا کردن پزشک باشیم و وقت و انرژی خود را صرف کاری کنیم که از شرح وظایف پرستاری نیست.
همچنین مشکل دیگر شامل کمبود آگاهی مراجعان به بیمارستان است. به این دلیل که پرستاران بیش از دیگر کارکنان بیمارستان جلوی چشم هستند، مراجعان همه توقعات خود را از آنها داشته و هرگونه نقصی را از چشم آنان می بینند. برای مثال وقتی در بخش های دیگر مانند رادیولوژی، آزمایشگاه و یا فیزیوتراپی کم کاری صورت می گیرد، همراهان بیمار، اول سراغ ما می آیند و در مورد مسئله ای که هیچ ارتباطی به ما ندارد، خواستار جواب و پاسخ گویی هستند و شکایت می کنند. در واقع اساساً نیز مشکل اصلی پرستاران با همراه بیمار است تا خود بیمار. چون همراهان معمولاً توقعات اضافی داشته و بعضاً با اقدامات خودسرانه مشکلات بیمار را بیشتر می کنند.
اما مشکل دیگر شغل پرستاری که از سختی هایی است که معمولاً از چشم ها پنهان می ماند، مشکلات جسمی و اسکلتی پیش آمده برای پرستاران است که به دلیل نوع کارشان معمولاً بعد از مدتی برایشان ایجاد می شود. بیماری هایی چون درد کمر، گردن، تنگی کانال، واریس پا و مسائلی از این دست که عوارض متعددی در بلندمدت بر سلامت جسم آنها خواهد گذاشت. در واقع همه اینها در کنار نبود امکانات رفاهی و دستمزدهای پایین این شغل را تبدیل به حرفه ای کرده است که جز با نیروی عشق و علاقه نمی توان به آن ادامه داد. به همین دلیل بسیاری از کسانی که به آن وارد می شوند، طی مدت کوتاهی استعفا می دهند. چون با این امکانات موجود انگیزه ای برای ادامه برایشان باقی نمی ماند.
در بسیاری از کشورها، شرایط پرستاران خوب و مناسب است و این شغل از جایگاه و منزلت ویژه ای برخوردار است. پرستاران با لباس فرم وارد اجتماع می شوند و امکانات رفاهی بسیاری نیز در خدمتشان است، مانند: استفاده رایگان از وسایل حمل و نقل عمومی، عدم احتیاج به ایستادن در صف و نوبت، استفاده از تخفیفات ویژه و ….»
در کنار این مسائل، برخی دیگر از پرستاران نیز به مشکلاتی اشاره می کنند که خود نشان دهنده بخش دیگری از مصائب موجود در این حوزه است. آنها به تجربه های شخصی شان اشاره می کنند که بعضاً بخاطر کمبود نیرو و بیشتر به دلیل نیاز مالی و کم بودن دستمزدهایشان مجبورند، ۳ شیفت کار کنند و این موضوع وقتی از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود که در نظر بگیریم در کار پرستاری به چه میزان دقت و توجه پرستار مهم است و چه تأثیر مستقیمی بر جان بیمار دارد. آیا پرستاری که ۳ شیفت کار می کند، می تواند از تمرکز و توجه کافی برای رسیدگی به بیمار برخوردار باشد؟ آیا این حجم کار روی خوش و اخلاق نیکو برای آنان که این مسئله جز مهمی از کارشان است، باقی می گذارد؟ قطعاً ضریب احتمال خطا در این دسته از پرستاران به شدت بالا می رود.
مهرناز کارشناس پرستاری است و ۱۰ سال سابقه کار دارد. ۳۳ ساله و مجرد است و مهم ترین مشکل شغلی اش کار شیفتی کردن است. «با کار شیفتی در این شغل، اساساً نمی توان هیچ گونه برنامه ریزی برای زندگی کرد. از طرفی نیز سختی کار در شب و بی خوابی و خستگی ناشی از آن، تأثیر عمیقی در فرسایش جسم و روح پرستاران دارد.» وی همچنین معتقد است: «وظیفه اصلی پرستاری که اکثر افراد از آن بی خبرند، آموزش و پیشگیری از بیماری است.
در حالیکه این نقش ما که برای آن درس خوانده و تربیت شده ایم، در حاشیه قرار گرفته و جدی گرفته نمی شود. اهم وظایف پرستاری در بیمارستان ها مراقبت و نگهداری از بیمار است که در واقع یک کار مهارتی است و افراد ظرف ۶ ماه تجربه کار در بیمارستان می توانند آن را آموزش ببینند. و اساساً این مراقبت و نگهداری که کاری تجربی و مهارتی است، نسبتی با علم پرستاری ندارد. در حالیکه حتی پزشکان هم از پرستاران توقع آموزش ندارند. در عوض از ما توقع می رود وظایف بخش های دیگر را هم به دوش بکشیم. کار منشی، بهیار، فیزیوتراپ و … را وقتی بر زمین مانده، انجام دهیم.
در حالیکه درآمد کافی نداریم و میزان دریافتی مان با شدت سختی شغلمان همخوانی ندارد، اما باز هم اگر برخوردها مناسب و محترمانه باشد، با سختی های این شغل راحت تر کنار می آییم. پرستاری خط اول درمان است و بیشترین تماس را با بیمار دارد. وقتی پزشک برای ویزیت کردن بیمار دیر می آید، یا نمی آید این ما هستیم که آماج شکوه و گلایه بیماران و همراهان قرار می گیریم و به محض ورود پزشک شکایت ها تمام می شود. در واقع همه توقعات از پرستار است و به جای دیگر کارکنان بیمارستان از طرف مریض و همراهانش مواخذه می شود.
در کنار این، همه مراجعان انتظار دارند پرستار را همیشه خندان و خوشحال ببینند، که گرچه انتظار بجایی است، اما به هر حال باید در نظر گرفت او هم انسان است و ممکن است زمانی مشکلی داشته باشد و گرفتاری های شخصی اش از لبخند و روی خوشش جلوگیری کند. این در حالی است که در کنار تمام مشکلات موجود، نفس کار کردن در بیمارستان و ارتباط مداوم با بیمار، مخصوصاً در برخی بخش ها، به شدت روحیه پرستاران را تضعیف کرده و آنها را افسرده و غمگین می کند.»
فرهنگ سازی و اصلاحات قانونی برای شغل پرستاری
رابطه میان پرستار و بیمار، به دلیل حساسیت شغل پرستاری در مواجهه با جان انسان، مانند روابط میان کارمند و ارباب رجوع در دیگر مشاغل نیست. وقتی پای درد و دل پرستاران می نشینیم، حرف ها و گلایه هایشان کاملاً منطقی و قابل تأمل به نظر می رسد. سختی های شغل شان همراه با فشارهای روانی این کار، آنان را نیازمند حمایت های قانونی و برخورداری از امکانات رفاهی بیشتر نسبت به دیگر مشاغل می کند تا بتوانند کار خود را به نحواحسن انجام دهند و فشارهای کمتری را احساس کنند. اما آن روی سکه نیز بیماران و همراهان آنان هستند که در بدترین وضعیت جسمانی به بیمارستان مراجعه می کنند و به دلیل درد و ترس ناشی از بیماری خود یا عزیزانشان، توقع بهترین خدمات و بالاترین سطح دقت را از کادر بیمارستانی دارند؛ که معمولاً این کادر بیمارستانی در پرستاران خلاصه می شود که بیش از دیگر کارکنان به چشم می آیند.
همین نکته دقیقاً حساسیت این شغل را نشان می دهد و به خوبی بیانگر دلیل فشارهای وارد بر کارکنان رشته پرستاری است؛ چراکه انجام اشتباه از صاحبان این رشته کاملاً غیر قابل بخشش به نظر می رسد، که گرچه تا حدودی بجا است، اما تنش های زیادی برای پرستاران ایجاد می کند که برای رفع آن باید تمهیدات قانونی برای کمتر کردن شیفت و ساعات کاریشان و همچنین افزایش دستمزد و مزایای رفاهی آنان در نظر گرفته شود. ضمن آنکه از اشتباهات پرستاران بر عکس پزشکان به راحتی چشم پوشی نمی شود و به دلیل جایگاه شغلی و حمایت های کمتر صورت گرفته از آنان، بعضاً خطاهای بسیار کوچک تر آنان نتایج بسیار سخت و شدیدتری برایشان به دنبال دارد.
نکته آخر نیز اهمیت فرهنگ سازی میان مردم در زمینه مشکلات و فشارهای موجود بر پرستاران است تا هم مراجعان با شرح وظایف و مجموعه اختیارات و مسئولیت های پرستاران آشنا شده و سطح توقعات متعادل تری را پیشه کنند و هم در مواجهه با این قشر زحمت کش با برخورد بهتر و قدردانی بیشتر ظاهر شده و در رفتارهای بعضاً نامناسب خویش تجدید نظری حاصل نمایند.